کمینه سازی مجموع بیشینه های زود کرد و دیر کرد در مسئله زمان بندی تک ماشین با در نظر گرفتن ورود غیز همزمان
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی صنایع
- author مهدی مهنام
- adviser قاسم مصلحی رضا حجازی
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1387
abstract
چکیده امروزه با گسترش پدیده جهانی سازی و تاثیر آن بر رشد بازارهای رقابتی، افزایش اهمیت رضایت مشتری و استفاده کارآتر از منابع، شرکت ها بایستی به سمت سیستم های مشتری - محور حرکت نمایند. سیستم تولید به موقع از جمله این رویکردهاست که در دهه های اخیر توجه زیادی را در صنایع تولیدی و خدماتی به خود معطوف داشته است. فلسفه تولید به موقع براساس تولید اقلام مورد نیاز، به اندازه لازم و در زمان های مورد نیاز است. این سیستم تولیدی دسته جدیدی از مسایل زمان بندی را به وجود آورد که در آن زودکرد و دیرکرد کارها هر دو دارای جریمه هستند. یکی از معیارهایی که اخیراً مطرح گردیده و در این تحقیق نیز مورد بررسی قرار می گیرد، کمینه سازی مجموع بیشینه های زودکرد و دیرکرد می باشد. در این مطالعه، ابتدا مسأله زمان بندی تک ماشین با موعدهای تحویل مجزا و با هدف کمینه سازی مجموع بیشینه های زودکرد و دیرکرد به عنوان مسأله پایه بررسی شده و یک روش ابتکاری کارآ برای آن ارایه گردیده است. همچنین با توسعه حدود بالا و پایین مناسب و قواعد غلبه مبتنی بر جابجایی جفتی کارهای مجاور و خاصیتی با عنوان "بی اثری"، یک الگوریتم شاخه و کران با استفاده از رویکرد پسرو در نحوه شاخه زدن ارایه شده است. به منظور ارزیابی کارآیی الگوریتم شاخه وکران 1280 نمونه به صورت تصادفی در اندازه های کوچک، متوسط و بزرگ تولید شده است. نشان داده شده که روش شاخه وکران با حل بهینه 100% نمونه ها در زمان کمتر از 700 ثانیه دارای کارآیی بالایی بوده و نسبت به الگوریتم های پیشین در ادبیات موضوع دارای برتری است. در ادامه، این مسأله با درنظرگرفتن ورود غیرهمزمان کارها به عنوان یک فرض واقع گرایانه و مبتنی بر شرایط واقعی تولید مد نظر قرار گرفته است. ابتدا پیچیدگی آن بررسی و براساس مسأله معروف 3-بخشی نشان داده شده که دارای پیچیدگی "به شدت np-hard" است. سپس این مسأله در دو حالت مجاز نبودن و مجاز بودن بیکاری عمدی مورد بررسی قرار گرفته است. در حالت اول، یک رویه شاخه وکران با رویکرد پیشرو برای حل بهینه مسأله توسعه داده شده است. در این الگوریتم، حد بالا بر اساس قواعد توزیع اصلاح شده بر مبنای زمان های ورود متفاوت و حد پایین با درنظرگرفتن فرض حق انقطاع به دست آمده است. همچنین از قواعد غلبه مبتنی بر مسأله پایه و فرض مجاز نبودن بیکاری عمدی برای قطع کردن گره ها استفاده شده است. با تولید 4860 نمونه تصادفی در اندازه های 7 تا 1000 کار، نشان داده شده که الگوریتم شاخه وکران قادر به حل 1/94% نمونه ها به صورت بهینه بوده که این امر بیان کننده کارآیی بالای الگوریتم در حل مسأله در کلیه اندازه هاست. در حالت دوم، ابتدا یک الگوریتم چند جمله ای برای به دست آوردن مقادیر بیکاری عمدی در یک توالی معلوم ارایه شده است. سپس مسأله تعیین همزمان توالی و زمان بندی کارها بررسی شده و یک مدل برنامه ریزی مختلط عدد صحیح ارایه و نشان داده شده که با توجه به پیچیدگی زیاد قابل به کارگیری نمی باشد. بنابراین با استفاده از حدود بالا و پایین مناسب، یک الگوریتم شاخه وکران برای دستیابی به جواب های بهینه پیشنهاد شده است. در این مسأله امکان استفاده از قواعد غلبه مسأله پایه وجود ندارد؛ بدین جهت سه قاعده جدید با توجه به فروض مسأله ارایه گردیده که موجب افزایش کارآیی الگوریتم شده است. با توجه به پیچیدگی مسأله، الگوریتم شاخه وکران مسایل با حداکثر 20 کار را حل نموده است. همچنین از دو روش فرا ابتکاری تکاملی الگوریتم ژنتیک و بهینه سازی گروه ذرات برای حل مسأله در اندازه های بزرگ استفاده شده است. با بررسی الگوریتم ها در 3420 نمونه تصادفی مشخص شد که الگوریتم ژنتیک در بیشتر دسته مسایل دارای مدت زمان حل کوتاهتر و کیفیت بهتری بوده و می تواند برای حل این مسأله در ابعاد بزرگ مورد استفاده قرار گیرد.
similar resources
مسئله زمان بندی تک ماشین با هدف کمینه کردن مجموع بیشینه های زود کرد و دیر کرد با فرض زمان آماده سازی
یکی از مباحث مهم در مسایل زمان بندی در نظر گرفتن فرضیات منطبق با شرایط واقعی در سیستم های تولیدی به منظور نزدیک تر شدن به اهداف و تصمیمات مدیران و نیز ارایه به موقع خدمات و تولیدات است. در نظر گرتفن زمان های آماده سازی به صورت مجزا از مدت زمان پردازش و وابسته به توالی یک یکی از این فرضیات است. مدت ها به این شرط چندان توجه نمی شد و با نادیده گرفتن آ» در مسایل یا افزودن ان به مدت زمان پردازش سعی ...
15 صفحه اولکمینه سازی مجموع بیشینه های زودکرد و دیرکرد در مسئله زمان بندی ماشین های موازی یکسان
در این مقاله مسئله کمینه سازی مجموع بیشینه زودکرد و دیرکرد بر ماشین های موازی یکسان مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله نشان داده شده است که این مسئله np-hard است. با استفاده از حدود بالا و پایین و اصول غلبه مناسبی که برای مسئله توسعه داده شده است، یک رویه شاخه و کران برای دستیابی به زمان بندی های بهینه ارائه شده است. در ادامه برای حل این مسئله، از دو روش فراابتکاری شامل الگوریتم ژنتیک و به...
full textزمان بندی جریان کارگاهی بدون انتظار با هدف کمینه سازی تعداد کارهای دارای دیر کرد
مدل کردن مسایل زمانبندی به صورت جریان کارگاهی در فرآیندهای صنعتی و سیستمهای تولیدی بسیار معمول است. بر اساس حالت های مختلفی که برای پارامترهای یک مساله ی زمان بندی می توان در نظر گرفت، در این پایان نامه مساله زمانبندی در محیط جریان کارگاهی (دو ماشینی) با کمینه کردن تعداد کارهای دارای دیرکرد و محدودیت بدون انتظار بررسی می شود. این مسئله جزء مسائل با درجه سختی بالا طبقه بندی می شود. برای این منظو...
الگوریتم ژنتیک برای مسئله زمان بندی تک ماشین با جرایم زودکرد، و توان دوم دیرکرد و با در نظر گرفتن زمان بیکاری و شکست کار
در این مقاله، مسئله زمانبندی تک ماشین با هزینههای زودکرد خطی و دیرکرد توان دوم، با در نظر گرفتن شکست کار و بیکاری مجاز مورد بررسی قرار گرفته و یک مدل ریاضی غیرخطی جدیدی برای مسئله زمانبندی تک ماشین ارائه شده است. با در نظر داشتن پیچیدگی در حل، این مسئله به عنوان مسائل NP-hard تلقی میگردد. بنابراین استفاده از روشهایی که نتایج بهینه تولید میکنند، تنها برای مسئله های با اندازه کوچک مناسب اس...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی صنایع
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023